علم و اندیشه

پیشرفت واقعی جز با پیشرفت علم فراهم نخواهد شد

علم و اندیشه

پیشرفت واقعی جز با پیشرفت علم فراهم نخواهد شد

علم و اندیشه

بسمه تعالی
می خواهیم با هم رشد کنیم. بیایید به هم کمک کنیم بهتر شویم و تابعیت بیشتری از عقل و عشق داشته باشیم تا هوس هایمان.

دیدگاه و نظراتتان را در میان بگذارید.

لطفا به سایر وبلاگ هایمان سر بزنید:
- دنیای ما (http://donyayema.blog.ir)
- برای زندگی ( http://donyayema2.blog.ir )
- علم و اندیشه (http://donyayema3.blog.ir )
- در خدمت انسان (http://mehre8.blog.ir )



آخرین نظرات
  • ۲۰ شهریور ۹۵، ۰۸:۵۷ - سروش فتحی
    +
  • ۳ شهریور ۹۵، ۰۹:۱۹ - سروش فتحی
    +
  • ۲۵ مرداد ۹۵، ۱۶:۳۸ - سروش فتحی
    جالبه
پیوندهای روزانه

نقد ارسطو

بیشتر اعتراضاتی که به نظریه کوپرنیک شده است ، نظریه ای که زمین را متحرک و گردنده به دور خورشید میدانست ، بر پایه نگرش های ارسطویی اجسام متحرک بود . در این خصوص ، دو  تا از مفروضات ارسطو و دانشمندان ارسطویی مشرب بعدی ، از اهمیت خاصی برخوردارند . یکم ، در دینامیک ارسطویی مسلم است که ، اگر جسمی بخواهد متحرک باشد ، یا متحرک باقی بماند ، باید در هر لحظه نیرویی به آن وارد شود . دوم ، در این نوع دینامیک ، مفروض است که هر جسمی دستخوش یک گونه حرکت ، فقط یک گونه ، واقع می شود .

گالیله در مخالفت با نگرش ارسطویی اظهار داشت که جسم متحرک نیاز به نیروی پیوسته و نو به نو ندارد و فقط تغییر حرکت نیازمند نیرو است . خلاصه آنکه ، گالیله مفهوم لختی را ، یعنی نگرشی را که دلالت دارد بر اینکه یک جسم ساکن و یک جسم متحرک ، مادام که نیرویی بدانها وارد نشود در حالت سکون یا تحرک باقی می مانند ، صورت بندی کرد . بدین سان ، گالیله با مفروض گرفتن درست عکس آنچیزی که ارسطو مفروض گرفته بود ، دینامیک را از بن دگرگون کرد . او به جای توضیح حرکت ، تغییر در حرکت را تبیین کرد .

دوم ، گالیله مفهوم حرکت مرکب را پیشنهاد کرد . بیان او این بود که کاملاً ممکن است یک جسم واحد ، در آن واحد ، دستخوش چند حرکت مختلف واقع شود .

دینامیک

دینامیک و اختر شناسی کوپرنیکی

زندگی گالیله کارزار پایان ناپذیری است از سوی او با استادان ارسطویی مشرب سنتی علم . او مدام در انظار عمومی درگیر بحث و جدل با نگرش های این افراد بود و پیوسته از نگرش کوپرنیکی عالم در برابر اعتراضات آنان دفاع می کرد . انسان گاهی وسوسه می شود بگوید گالیله به راستی مبدع علم دینامیک بوده است زیرا هیچ دلیلی به جز همین اعتراضاتی که به کوپرنیک شده است و (توسط او فرو نشانده شد ) در دست نیست .

به نظر می رسد برای اندیشمندان قرون وسطی و ریاضی دانان قرن شانزدهم ، تا حدی نامفهوم بوده است که یک جسم بتواند در آن واحد دستخوش چند حرکت مختلف باشد . حرکت ایده آل آنها ، حرکت مستدیر کامل اجرام آسمانی بود . این رای کاملاً مبتنی بر بینش ارسطویی بود که جسم دستخوش یک نوع حرکت یا تغییر است . وقتی کوپرنیک نگرش خودش را درباره جهان خورشید مرکز همراه با زمینی که به گرد این خورشید می گردد عرضه کرد ، ناگزیر شد وجود سه نوع حرکت را در جسم واحد بپذیرد . گمان کوپرنیک این بود که جسم هنگامی که در جای خود قرار دارد ، دارای حرکت مستدیر است (گردش روزانه سیارگان ) . حرکت مستقیم (حرکت سالیانه به دور خورشید) جسم را از جای خود بدر می برد و مجدداً به همان جا باز  می گرداند . حرکت سوم این واقعیت را تحلیل می کرد که زمین ظاهراً متوجه یک نقطه بر روی کره آسمانی است .

گالیله این بینش را که هر جسمی باید و منحصراً باید یک نوع حرکت داشته باشد ، از بن برانداخت . او اثبات کرد چگونه جسم می تواند دارای حرکت مستقیم (که موجب می شود جسم فرو افتد) و حرکت منحنی (در پرتابه هایی همانند گلوله های توپ)باشد . هرچند این مفاهیم کاملاً رشد نکردند ، ولی شالوده ترکیب بعدی نیوتن را از همه گونه های حرکت ، پی ریزی کردند .

 

ادامه دارد

کتاب تاریخ و فلسفه ی علم/ نیکلاس کاپالدی/انتشارات سروش


 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی