علم و اندیشه

پیشرفت واقعی جز با پیشرفت علم فراهم نخواهد شد

علم و اندیشه

پیشرفت واقعی جز با پیشرفت علم فراهم نخواهد شد

علم و اندیشه

بسمه تعالی
می خواهیم با هم رشد کنیم. بیایید به هم کمک کنیم بهتر شویم و تابعیت بیشتری از عقل و عشق داشته باشیم تا هوس هایمان.

دیدگاه و نظراتتان را در میان بگذارید.

لطفا به سایر وبلاگ هایمان سر بزنید:
- دنیای ما (http://donyayema.blog.ir)
- برای زندگی ( http://donyayema2.blog.ir )
- علم و اندیشه (http://donyayema3.blog.ir )
- در خدمت انسان (http://mehre8.blog.ir )



آخرین نظرات
  • ۲۰ شهریور ۹۵، ۰۸:۵۷ - سروش فتحی
    +
  • ۳ شهریور ۹۵، ۰۹:۱۹ - سروش فتحی
    +
  • ۲۵ مرداد ۹۵، ۱۶:۳۸ - سروش فتحی
    جالبه
پیوندهای روزانه


 

استیونس

سیمون استیونس   (1620-1548) دانشمند فنلاندی ، به سبب پژوهش هایش در مسئله تعادل   ، هیدروستاتیک  و اقامه دلیل بر محال بودن حرکت دائمی  ، آوازه یافته بود . در واقع استیونس نخستین کسی بود که در باب اجسام در حال سقوط اظهار نظر کرد و آزمایش هایی در این خصوص ترتیب داد (1586) . او دو جسم را ، با وزن های بسیار متفاوت از برجی که 9 متر ارتفاع داشت به پایین انداخت . اگر حق با ارسطو بود ،  بایستی جسم سنگین تر زودتر به زمین می رسید ، زیرا نیروی بیشتری از پشت به آن وارد  می شد ؛ و فرض این بود که حرکت ممکن است ، مادام که نیرویی مداوم   وجود داشته باشد . وقتی نتیجه بررسی شد ، معلوم شد که هر دو جسم در یک زمان به زمین اصابت کرده اند . این آزمایش صریحاً اثبات کرد که ارسطو فرضیه اش در مورد لزوم یک نیروی مداوم برای حرکت ، نادرست است . گالیله با کار استیونس آشنا بود و از آن برای نقد نظریه دینامیک ارسطویی بهره گرفت .

برج کج

برحسب سنت ، آزمایش انداختن دو وزنه را با وزن های متفاوت از روی برج کج پیزا و پی بردن به این امر واقع که چون هر دو در یک زمان به زمین فرو می افتند ، پس نظریه دینامیک ارسطویی باطل است ، به گالیله نسبت می دهند . این قصه بخشی از قصه های عامیانه   علم است ، که از طریق وینچنزیووی ویانی   ، زندگینامه نویس و مرید گالیله ، بدست ما رسیده است . حقیقت امر این است که ، مطلقاً دلیلی در دست نیست که گالیله اصلاً چنین آزمایشی را ترتیب داده باشد.

بدلایل متعدد ، اجرا و یا عدم اجرای آزمایش برج کج از سوی گالیله ، نامربوط می نماید . اولاً ، آزمایش مشابهی  پیش از این توسط استیونس انجام گرفته بود و گالیله هم از آن مطلع بود ، بنابراین دلیلی برای اجرای (مجدد ) آن نبود . ثانیاً ، این آزمایش توسط دو ایتالیایی دیگر ، جورجیوس کورسیو  در 1612 و وینچنز یورینری  در 1641 قبلاً انجام گرفته بود و کورسیو پی برد که ارسطو بر حق است و رینری متوجه شد که او به خطا رفته است . در واقع ، این آزمایش ها نتایج بسیار متفاوتی را نشان می داده اند . گالیله خود بدین باور رسید که این آزمایش ها فیصله بخش   نیستند . تنها آزمون صحیح نظریه ،باید در خلاء   ، جایی که هیچگونه مقاومتی نباشد ، انجام گیرد . بنابراین کل موضوع آزمایش برج کج با همه اهمیت و منزلت فیصله بخشی که این رویداد در تاریخ علم داشت ، با یک مفهوم نظری بنیادین ، خلاء ، منتفی شد .

مبانی دینامیک

صورت بندی مبانی دینامیک بوسیله گالیله نه تنها بنیاد این علم نوین است، آنگونه که در گفتگودر باب دو علم نوین تشریح شده است ، بلکه تقریباً تاکنون نیز بر همان نسق که گالیله صورت بندی کرده باقی مانده است . گالیله ابتدا به صورت تنقیح ناشده وزن را از جرم تفکیک کرد ، به این ترتیب که توجه داد اجسام در قبال حرکت مقاومتی نشان می دهند که وجه تشابهی به گرایش اجسام به حرکت نزولی ندارد . مفهوم خلاء ، در جایی که هنوز وزن احتساب نشده باشد ، دلالت  به مفهوم جرم دارد . اما گالیله همچنان وزن را چنان میلی برای فرو افتادن از ناحیه اجسام می دانست ، نه بعنوان نمونه ای از جاذبه . این احتمال دوم بوسیله کپلر و از ناحیه گیلبرت در کتابش در باب مغناطیس داده شد . نیوتن کسی بود که عاقبت الامر این مفهوم را روشنی و وضوح بخشید .

گالیله همچنین مفاهیم سرعت و شتاب را پیشنهاد کرد . سرعت ، تقریباً معادل مفهوم تندی یا مقدار حرکت جسم در یک جهت خاص نسبت به یک مقطع زمانی معین است . شتاب همانا تغییر (یا افزایش و کاهش ) سرعت است . حتی گالیله برای ممکن انگاشتن شتاب ، ناگزیر شد مفهوم زمان را تابی کران قسمت پذیر بداند .

یادآوری : ارشمیدس مفهوم مکان را که بیکران قسمت پذیر است پیشنهاد کرده بود . گالیله همین کار را در مورد زمان انجام داد  . تقسیم زمان مجدداً به صورت یک مسئله مهم در کار نیوتن ، ظاهر می شود .

آونگ  

اینک ببینیم گالیله چگونه تصورات دینامیکی اش را بکار می بست . ابتدا آزمایش آونگ را که هم نشانه نبوغ گالیله و هم نمونه تصورات نوین وی بود ، ملاحظه می کنیم . آونگ هنگامی که ساکن است فقط دستخوش یک نوع نیرو ، نیروی گرانش است ، که آن را  به سمت پایین می کشد . وقتی به نوسان در می آید ، در آن واحد دستخوش دو نیرو واقع می شود گرانش   و گشتاور   ش که آن را در نوسان نگه می دارد . بر اثر اصطکاک   قوس آونگ به تدریج کوچکتر می شود ، تا سرانجام از حرکت باز می ایستد . لکن ، مدت زمانی که قوس آونگ کوچکتر می شود ، به اندازه زمان رفتن آونگ تا منتهی الیه قوس خود (یا نوسان آن به یک طرف ) می باشد . این اثبات می کند که رابطه ریاضی دقیقی میان نیروی گرانش و حرکت آونگ است .

گلوله های توپ

کار های عملی گالیله را در زراد خانه ونیز نباید بدست فراموشی بسپاریم . گلوله ای که از ارتفاعی به پایین فرو می افتد، فقط دستخوش یک نیرو ، گرانش ، است . گلوله ای که از دهانه توپی شلیک می شود ، دستخوش دو حرکت است گرانش و شتاب حاصل از شلیک شدن . گالیله اثبات کرد که این دو حرکت را می توان جداگانه در نظر گرفت و سنجید . گلوله ای که از دهانه توپی که در ارتفاع قرار دارد ، شلیک می شود پس از مدتی به زمین می افتد ، همچنان که اگر گلوله ای را از همان ارتفاع رها بکنیم پس از مدتی به زمین می افتد ، این اثبات می کند که نیروی گرانش یکنواخت است و می توان آن را با وجود اینکه یکی از گلوله ها از یک توپ شلیک شده است ، سنجید. وانگهی ، حرکت دوم گلوله توپ کمانی سهمی شکل را ترسیم می کند . دست آخر ، گالیله دریافت بیشترین برد یا مسافتی که گلوله تفنگ یا توپ دارد ، هنگامی است که از زاویه 45 درجه شلیک شود .

کتاب تاریخ و فلسفه ی علم/ نیکلاس کاپالدی/انتشارات سروش

                                                                                                                        

 

 

نظرات  (۱)

خیلی جالب بود، 
ممنون و سپاس.
پاسخ:
سلام. خواهش می کنم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی